باشگاه کتابـدوستان : حال خوش خواندن

سلام خوش آمدید

معرفی کتاب: بانوی بهشتی

پنجشنبه, ۶ تیر ۱۳۹۸، ۱۲:۲۷ ب.ظ

عنوان کتاب: بانوی بهشتی

نویسنده: اثری از 5 نویسنده لهستانی

مترجم : روشن وزیری

ناشر: نشر ماهی

--------------------

کتاب کوچکی با 6 داستان از 5 نویسنده لهستانی .

با اینکه کتابش کم حجم بود اما بدلیل همزمانی چندین کار مختلف که باید انجام می دادم، بیش از یک ماه خوندنش طول کشید بنابراین چون فاصله بین خوندن داستانها زیاد شده اون برداشتهای اولیه دیگه الان تو ذهنم نیست. باید همون موقع می نوشتم اما خب مشغله و بیشتر بی نظمی خودم باعث شد که این کارو نکنم. بگذریم.

داستان اولش به نام فانوس بان از اونجایی شروع میشه که مامور فانوس دریایی آسپین وال در نزدیکی پاناما به طور ناگهانی غرق میشه و مسئولین به فکر استخدام یه شخص جدید میفتن. پیرمردی هفتادساله و سالخورده به نام اسکاوینسکی که تنهاست داوطلب این کار می شود و به استخدام درمی آید. نکته جالب این داستان برای من جایی بود که چند تا کتاب با پست به دست پیرمرد می رسد. و چقدر خوشحال می شود. چون کتابها به زبان مادری او یعنی لهستانی است و یکی از آنها شعر است که اسکاوینسکی رو به وجد می آورد و او را به رویای سالهای دور و جوانیش می برد. کتابی که برای او چون یک کشتی نجات بود.

داستان شیپورچی سمرقند قصه دو استاد تاریخ است که هر کدام به بررسی بخشی از تاریخ علاقمندند. و داستانی افسانه ای و اسطوره ای به نام لای کونیک روایت می شود. داستانی که سینه به سینه نقل شده و مربوط به زمان حمله تاتارها به لهستان و کشته شدن شیپورچی کلیسای ماریا تسکی شهر کراکوو است. افسانه ای مشترک بین سمرقند و لهستان.

خانم ها و آقایان بفرمایید به اتاق گاز عنوان داستان سوم کتاب است. که داستان آن بر می گردد به زمان جنگهای جهانی و درگیری کشور لهستان و اردوگاههای اجباری کار و زندانیانی که دیر یا زود  کوره ها و اتاق های گاز در انتظارشان بود. مهی از رذالت، بی عدالتی و نفرت سرتاسر داستان را پوشانده است. این داستان ذهن را آماده می کند برای شروع داستانی دیگر به نام بانوی بهشتی که عنوان کتاب نیز از همین داستان گرفته شده است. داستان در مورد دختری به نام ماریاناست که در زمان جنگ جهانی دوم  به دست سربازان صرب می افتند و مورد تجاوز سربازان قرار می گیرد، باردار می شود اما تصمیم می گیرد که فرزندش را نگه دارد. راوی خبرنگاری است که به دیدن ماریانا می رود و تقریبا تا آخرین روزهای عمر ماریانا همراه او می ماند.

دفتر یادداشت ویلیام مدلینگ میر غضب باز نشسته قصه بخشی از زندگی و اعمال یک مامور اعدام به نام مستعار ویلیام مدلینگ است که بخشی از آن در دفتری توسط خود او ثبت شده و بعد از مرگ او در یک حراج توسط راوی خریداری و در داستان نقل می شود.

حذر کنیم از فردای روز عید گذری بسیار مختصر بر حالات و روحیات تقریبا پریشان  روزهای واپسین زندگی وان گوگ است. زیاد نتونستم با این داستان ارتباط بگیرم شاید ترجمه خوب نبود و یا شاید هم از پریشان احوالی وان گوگ بود:)

پنجشنبه 98/4/6ساعت 11


  • ۹۸/۰۴/۰۶
  • * زنگــــنه *

بانوی بهشتی

روشن وزیری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی