باشگاه کتابـدوستان : حال خوش خواندن

سلام خوش آمدید

۳۴ مطلب با موضوع «معرفی کتاب» ثبت شده است

 

عنوان کتاب:ثروتمندترین مرد بابل
نویسنده:جورج کلاسون
مترجم: سعیده کافی
ناشر: ندای معاصر

***********************

در پیشگفتار کتاب آمده است: رونق و شکوفایی ملتها در گرو رونق و شکوفایی مالی اشخاص بوده است و این کتاب یک کتاب موفقیت شخصی است و دستورالعمل امور مالی نامیده شده است.
خواننده متوجه می شود که با کتابی متفاوت و احتمالا در مورد امور مالی،سر و کار دارد
کتاب با داستان بنسیر مرد ارابه سازی که در آرزوی داشتن زندگی خوب و سکه های طلاست آغاز می شود. او زیاد کار می کند اما همیشه زندگی سختی دارد و پول بخور و نمیری بدست می آورد یک روز با دوستش کوبی که یک نوازنده چنگ است و آمده تا از او پول قرض بگیرد درد و دل می کند و می گوید پولی ندارد که بتواند به او قرض دهد. و از زندگیش گله مند است که با اینکه خوب کار می کند چرا همیشه زندگی فقیرانه ای دارد؟ کوبی هم می گوید من نیز دست کمی از تو ندارم.

  • * زنگــــنه *

عنوان کتاب:کیمیاگر
نویسنده:پائولو کوئیلو
مترجم: مریم موسوی خواه
ناشر: آذرگون

 

********************


سانتیایگو چوپان جوان اندلسی دوبار پشت سر هم خوابی می بیند که برای تعبیر آن نزد پیرزنی کولی می رود او می گوید تعبیر آن گنجی در اهرام مصر است که اگر آن را بدست آوردی باید یک دهم آن را به من بدهی. بعد از آن در میدان شهر پیرمردی عجیب که خودش را ملکی صدق یا پادشاه سالیم معرفی می کند حرف پیرزن را تایید می کند و جوان را تشویق می کند گوسفندانش را بفروشد و بدنبال گنجش برود و در ازای این راهنمایی یک دهم از پول فروش گوسفندانش را به پیرمرد داد.
سانتیاگو سفر خود را آغاز می کند اما در طنجه تمام دارایی اش را از او می دزدند بنابراین پیش یک بلور فروش مشغول کار می شود و بعد از یکسال می تواند پول زیادی پس انداز کند و مجددا بدنبال گنجش در اهرام مصر با کاروانی سفرش را آغاز می کند در کاروان با یک مرد انگلیسی که بدنبال کیمیاگری است، همنشین و دوست می شود. عاشق دختری به نام فاطمه می شود.

  • * زنگــــنه *

 

آن سوی مرگ

عنوان کتاب: آن سوی مرگ

 نویسنده: جمال صادقی به کوشش حسین حاجی ده آبادی

ناشر: نشر معارف

********************************************

 

ابتدای کتاب نویسنده یادداشتی چند صفحه‌ ای از چند و چون نگارش کتاب بیان کرده است که به درک خواننده از کتاب کمک می کند. آقای صادقی به همراه دوستش خود حسین سفری را به نقاط مختلف ایران شروع می‌کنند که بیشتر در پی شناخت انسان و با این هدف بوده است. ماحصل این سفرمقدار زیادی دستنوشته بود که قرار است منتشر شود. ضمن اینکه در حین سفر واقیتهایی حیرت انگیز از برخی افراد می‌شنوند که ایده ای می شود برای نگارش یک کتاب جدید، یعنی همین کتاب آن سوی مرگ. افراد حیرت انگیزی که نویسنده از آنها یاد می کند افرادی بودند که مرگ را برای دقایق یا ساعاتی تجربه کرده بودند و دوباره به این دنیا برگشته بودند. بدین ترتیب نویسنده تصمیم می گیرد سفر جدیدی را برای دستیابی به وقایعی از آن سوی مرگ آغاز کند. به همین دلیل راهی تهران می شوند و این بار به دنبال افرادی که تجربه نزدیک به مرگ داشته اند. بیمارستانها، پزشکان، پرستاران، نظامیان و حتی روحانیون افراد صاحب خبری بودند که توسط نویسنده و دوستش جستجو شدند. پرشش از نمونه ها و مواردی که یافت شدند از طریق مصاحبه انجام شد. بعد از پایان کار نویسنده باتوجه به وجه اشتراک حرفهای افراد تصمیم گرفت قصه سه مورد از افرادی که مرگ را تجربه کرده بودند در کتابش- و بشرط حفظ هویت و محرمانگی شخصیتها- بیاورد.

 سه شخصیت معرفی شده با نام های سحر، مهندس و دکتر معرفی می شوند. محتوای کتاب با توجه به مصاحبه و مکالمات انجام شده بین نویسنده و دوستش با افرادی که مرگ را تجربه کرده بودند، برای من جذاب بود و هر لحظه دوست داشتم ببینم چه می شود.

  • * زنگــــنه *

عنوان کتاب: محدودیت صفر

نویسنده: جو ویتالی و ایهالیا کالا هولن

مترجم: زهرا بختیاری

ناشر: آستان مهر

******************

عنوان جذاب کتاب، هر کتابخوانی- حتی نچندان حرفه ای- را به خود جلب می کند.در این دنیای سراسر محدودیت مگر می شود به محدودیت صفر رسید؟! چگونه می توان زندگی بدون حد و مرز را تجربه کرد؟! مگه داریم؟ مگه میشه؟!!!!:)

در ابتدای کتاب جو ویتالی به اتفاقی در سال 2004 اشاره می کند که سرآغاز نوشتن این کتاب و اتفاقاتی می شود که منجر به جستجوی جو ویتالی برای یک درمانگرعجیب و غریب می شود.قضیه از این قرار است که مارک رایان دوست جو ویتالی در غرفه ای در گردهمایی سالیانه انجمن هیپنوتیزم از او درباره یک درمانگر عجیب که بدون دیدن مردم آنها را درمان میکند، می پرسد. و داستان خلق این کتاب از همینجا آغاز می شود. از اینجا به بعد تلاش جو ویتالی و دوستش برای یافتن این درمانگر و فهم چگونگی انجام این کار یعنی شفای بیماران بدون دیدن انها می شود.

  • * زنگــــنه *

عنوان کتاب: افسون انرژی (تنها انرژی است که می ماند)

نویسنده: محمدمهدی دوستی

ناشر: نشر نسل نواندیش

*******************

​به نظر کتاب روانشناسی می آمد اما پشت جلد کتاب می گفت که مربوط به کسب و کار هست.باید کتاب جالبی باشد چون چند وقتی است که من به این مباحث و کارهای کارآفرینی، کسب و کار و استارتاپ ها علاقمند شده ام.

در ابتدا نویسنده ادعا می کند این کتاب با بقیه کتابها فرق دارد. اما بعد از مطالعه کتاب به نظر بنده زیاد تفاوتی با دیگر کتابهای انرژی مثبت و روانشناسی ندارد که البته این بد نیست و خیل هم عالی است. و از نظر من از این لحاظ کتاب خوبی است و نویسنده مطالب مفیدی در مورد مدیریت درست انرژی می گوید.به طوری که همیشه تعادل نیرو های خوب در زندگی رعایت شود. نکات مفیدی در مورد موانع موفقیت در کارها بیان می کند.اما

  • ۰ نظر
  • ۲۲ اسفند ۰۱ ، ۲۱:۴۷
  • * زنگــــنه *

عنوان کتاب: دلدار و دلباخته

نویسنده: ژرژ ساند

مترجم: احمد سمیعی(گیلانی)

ناشر: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی

************************

داستان فراز و فرود آشنایی و عشق و دلباختگی دو هنرمند فرانسوی به نام های ژرژ ساند(نویسنده و نقاش)و آلفرد دوموسه شاعر نامدار فرانسوی است. لفظ "عشاق ونیز" نیز اشاره به زندگی و داستان عاشقانه این دو هنرمند دارد که در بین مردم استفاده می شود.

خانم دوپن نواده مارشال دوساکس ژنرال فرانسوی پس از ازدواج با آقای دو دوان در سن 18 سالگی بعد از گذشت چندسال و با داشتن دو فرزند از او جدا شد و از نوهان به پاریس رفت و ساکن آنجا شد و با کسب درآمد از نویسندگی و نقاشی زندگی خود را می گذراند.او نام مستعار و مردانه ژرژ ساند را برا خود انتخاب کرد. در ابتدا آشنایی او با دو موسه یک دوستی ساده بین دو هنرمند بود که بعد از مدتی رنگ و بوی عاشقانه گرفت. بعد از مرگ آلفرد دو موسه ، ژرژساند داستان دلدار و دلباخته را که شرح داستان عاشقانه بین خود و آقای دو موسه بود، را نوشت.

مادرِ ترز(مادموازل ژاک) آموزگار دختر یک صراف پولدار بود. که ترز حاصل رابطه نامشروع صراف با مادرش بود. در دفتر شهرداری پدر و مادرش نامعلوم بود و با نام خانوادگی ژاک ثبت شد.

  • * زنگــــنه *

 

عنوان کتاب : خواستگاری

نویسنده : پوران ایران

ناشر : نشر آموت

*********************

عنوان کتاب کاملا روشن موضوع کتاب را نمایان می کند. رمانی کوتاه 116 صفحه ای به زبان طنز.

عکس روی جلد کتاب جالب و تامل برانگیز است. تصویرگر یا شاید نویسنده و یا هردو با همفکری هم تصویری نمادین از مبحث خواستگاری را روی جلد کتاب نشان داده اند. ابتدا به عنوان بپردازیم. واژه خواستگاری به شکل "خواسته گاری" نوشته شده است. خواسته+گاری و تصویر یک گاری به همراه چند مرد و زن که بر آن سوارند با دستان دراز شده در طلب چیز یا چیزهایی.

این تصویر و حتی نوع نوشتن عنوان کتاب به اندازه یک مقاله یا کتاب حرف برای گفتن دارد و سابقه ای به اندازه تعداد ازدواج­های جهان. نویسنده و تصویرگر با جداسازی واژه خواسته و گاری اشاره به انتظارات و توقعات مردان و زنان در ازدواج دارد. گاری اسبی ندارد! شاید هیچ اسبی پدا نشده که زیر با مسئولیت این گاری برود! و یا یک معنی دیگر اینکه این گاری با این بار ره به سر منزل مقصود نمی برد.

دختری به نام پوران به زبان طنز داستان خواستگاران مختلفی که داشته است را بیان می کند. نویسنده بسیاری از واقعیات و مشکلات اجتماعی این مساله را به زبان طنز و در قالب 14 مورد یا داستان بیان می کند. رمانی کوتاه و سرگرم کننده که می توان یک روزه به پایان رساند و از آن لذت برد.

  • ۰ نظر
  • ۲۳ شهریور ۰۱ ، ۱۲:۰۲
  • * زنگــــنه *

عنوان: مردی به نام دیوید

نویسنده: دیوید پلزر

مترجم : سرور قاسمی

ناشر: چشمه

*************

"تمام آن سالها نهایت سعی ات را کردی تا مرا از پای درآوری، ولی من همچنان پابرجا هستم... من دیگران را مسئول مشکلاتم نمی دانم. روی پای خودم ایستاده ام و یک روز خواهی دید، برای خودم کسی می شوم."

  • * زنگــــنه *

عنوان کتاب: فردا دیر است

نویسنده: انیس لودیگ

مترجم : آریا نوری

ناشر: البرز

***********

مختصری درباره نویسنده کتاب :

خانم الیس لودیگ متولد 1973 در آلزاس فرانسه است. او نویسندگی را بعد از مرگ یکی از پسرانش- که بیمار بود- آغاز کرد. آغاز نوشتن او به شکل انتشار یادداشتهای مختصر و گزارشی کوتاه در صفحه شخصی اش بود اما بعدها شروع به نوشتن رمان کرد. او چند کتاب رمان دارد که در این مطلب جدیدترین کتابش را معرفی خواهم کرد.

شبی طوفانی مردی به نام اریک به همراه دختر کوچکی در آغوشش که وضعیت آشفته ای دارد، در خانه ولانتین را می زند.

  • ۰ نظر
  • ۰۳ مرداد ۰۰ ، ۰۹:۲۵
  • * زنگــــنه *

 

عنوان کتاب: در لب پرتگاه

نویسنده: گراتزیا دلددا

مترجم: بهمن فرزانه

نشر: ثالث

--------------------

گاوینا سولیس دختری از یک خانواده مرفه در دهکده ای به همراه خانواده اش زندگی می کرد.گاوینا یک برادر به نام لوکا داشت که ارتباطش با او خوب نبود . لوکا دائم الخمر بود. در نوجوانی برادرزاده یکی از کشیشان روستایشان به نام پریامو به گاوینا علاقمند شد. پریامو می خواست کشیش شود اما علاقه ای به این کار نداشت. و گاوینا را نیز از این موضوع مطلع کرد

  • * زنگــــنه *