باشگاه کتابـدوستان : حال خوش خواندن

سلام خوش آمدید

 

عنوان: قاضی و جلادش

نویسنده: فردریش دورنمات

مترجم: محمود حسینی زاد

ناشر:ماهی

 

🔎🔦🔎🔦🔎🔦🔎🔦🔎🔦🔎🔦🔎

باز هم رفتم سراغ یک کتاب پلیسی اما اینبار از سوییس. 

 

🔎 بازرس برلاخ پیر که به خاطر بیماری معده دکتر به او گفته است وقت زیادی برای زندگی ندارد اما پر از شور زندگی است. یک روز خبر کشته شدن نابهنگام افسر جوانش اشمید را به او می دهند. از آنجا که اشمید یکی از بهترین ماموران برلاخ بود او تصمیم می گیرد قاتل او را پیدا کند اما از آنجا که بعلت بیماری توان لازم را ندارد یکی دیگر از مامورانش به نام چانتس را مامور این کار می کند و خودش نیز ظاهرا دورا دور در جریان گزارشات قرار می گیرد.

سالها پیش وقتیکه جوان بود با یک جنایتکار شرطی می بندد

  • * زنگــــنه *

عنوان کتاب: شیاد

نویسنده: جان گریشام

مترجم: مریم حاجی علیرضا

ناشر:نشر افق

**************************

« من یک وکیل زندانی هستم. داستانش مفصل است:

چهل و سه ساله‌ام و نیمی از حبس ده ساله‌ام را گذرانده‌ام. به حکم قاضی فدرالی بیسواد و سختگیر  در دادگاه واشنگتن محکوم شدم .درخواست تجدیدنظر و اعتراض‌هایم به جایی نرسیدند و حالا هیچ ماده قانونی نیست که بتوانم از آن استفاده کنم و از این محکومیت هیچ راه گریزی ندارم.»

مالکولم بنیستر وکیل سیاهپوستی است که به جرم ساختگی پولشویی به ۱۰ سال زندان در فراستبرگ محکوم شده است. همسرش بعد از این اتفاق از او جدا می شود. گاهی پدرش هنری به ملاقات او می رود. پرونده وکالتش باطل شده اما در زندان به زندانیانی که به وکیل نیاز دارند، کمک می کند.

در آمریکا قاضی های زیادی کشته شده اند. یکی از این موارد پرونده قتل قاضی فوست  است که بتازگی کشته شده و مالکولم اخبار پرونده را پیگیری می کند.

یکی از زندانیانی که مالکولم با او درباره جرمش صحبت کرده کوئین راکر است یک قاچاقچی مواد مخدر که دل خوشی از قاضی فوست نداشته و  این مساله به عنوان یک راه نجات یا برگ برنده به ذهن بنیستر می آید که طبق ماده ۳۵ قانون جزای آمریکا اگر کوئین را به عنوان قاتل لو بدهد، خودش بخشیده می شود و از زندان آزاد می شود. از طرفی اف. بی. آی. و سازمانهای امنیتی آمریکا هنوز نتوانسته اند قاتل قاضی فوست را دستگیر کنند.                                

او روزها و ماهها به نقشه اش فکر می کند و تصمیم می گیرد آن را عملی کند. به رئیس زندان می گوید که قاتل قاضی فوست را می شناسد.

  • * زنگــــنه *

عنوان کتاب:نجواگر
نویسنده:الکس نورث
مترجم:نرگس رئیسی افشار
ناشر: نشر نون

**********************

تام کندی که بتازگی همسرش ربکا را از دست داده، تصمیم می گیرد برای عوض شدن حال و هوای خودش و پسرش جیک، به خانه جدیدی نقل مکان کند. خانه جدید که انتخاب جیک است و از لحاظ ظاهری کمی عجیب و غریب است در یک شهرک یا روستا به نام فدربنک واقع شده است. اما تام نمی داند که فدربنک و این خانه گذشته شومی دارد. جیک بیشتر وقتها با دوست خیالیش که در ذهن خودش است حرف می زند  یک دختر بچه که موهایش را یک وری بسته است. این مساله باعث نگرانی تام می شود.
خو تام هم گذشته جالبی ندارد یک پدر بداخلاق الکلی داشته که دوران کودکیش را به کابوسی بد تبدیل کرده است.
یک شب جیک می گوید صدایی از پشت پنجره اتاقش شنیده است.

  • ۰ نظر
  • ۲۸ شهریور ۰۴ ، ۱۵:۱۵
  • * زنگــــنه *

سال بلوا

 

عنوان کتاب: سال بلوا

نویسنده: عباس معروفی

ناشر: ققنوس

***********************

سال بلوار روایتی عاشقانه اما غم انگیز از عشق ممنوعه ای است که در سالهای جنگ جهانی دوم در ایران رقم خورده است. شخصیت اصلی رمان دختری به نام نوشا یا همان نوش‌آفرین 17 ساله  دختر سرهنگ نیلوفری یکی از فرمانده‌هان رضا شاه است. سرهنگ نیلوفری در پی امر رضا شاه به همراه خانواده اش (همسر و تنها فرزند نوجوانش نوشا) از شیراز به سمنان می رود. سرهنگ نیلوفری با اعتماد به قول رضا شاه مبنی بر واگذاری منصب وزارت جنگ به او می پذیرد که به عنوان فرماندار نظامی سنگسر (مهدی شهر کنونی) به سمنان برود و بعد رضاخان حکم وزارت جنگی او را برایش بفرستد. حکمی که هیچگاه به دست سرهنگ نرسید و از غصه نابینا شد و از دنیا رفت. سرهنگ که در رویاهای خود دخترش را ملکه ایران می دید خوابهای زیادی برای نوشا دیده بود اما

  • ۰ نظر
  • ۱۸ شهریور ۰۴ ، ۱۰:۱۲
  • * زنگــــنه *

عنوان : مزاحم نشوید

نویسنده: فریدا مک فادن

مترجم: نشاط رحمانی نژاد

ناشر:نشر نون

**********************

کوئین الکساندر زودتر از همیشه محل کارش را ترک می کند و به خانه می رود اما شوهرش که از دیدن او در آن وقت روز غافلگیر می شود با او مشاجره می کند و بعد به او تهمت هرزگی و قرار با مرد دیگری را می زند و سرانجام قصد دارد کوئین را بکشد. کویی نیز با چاقوی آشپزخانه از خود دفاع می کند و او را از پا در می آورد.

همسایه ها سر و صدا را می شنوند و به پلیس اطلاع می دهند.

وقتی پلیس که یکی از دوستان دبیرستان کوئین است زنگ خانه کوئین را می زند او می گوید که خوب است و سر و صدا بخاطر فیلم تلویزیون بوده است.پلیس خانه را نمی گردد و کوئین فرصت فرار پیدا می کند.

  • ۰ نظر
  • ۲۹ مرداد ۰۴ ، ۱۲:۱۱
  • * زنگــــنه *

 

عنوان: کتابخانه نیمه شب
نویسنده:مت هیگ
مترجم:فاطمه مطیع
ناشر: میلکان

*******************

شاید برای هر کدام از ما گاهی در زندگی اتفاقاتی سبب شوند که با خود بگوییم اگر در جای دیگری بودم، یا طور دیگری زندگی می کردم الان شاید وضعم این نبود. این اگرها و شایدها مانند یک شانس از دست رفته همیشه ما را دچار تردید و حسرت می کنند چرا که همیشه فکر می کنیم اگر چنین و چنان بود سرنوشت ما طور دیگری بود. کتابخانه نیمه شب دقیقا دست روی این موضوع گذاشته و مت هیگ با یک ایده جالب که همیشه حسرت آدم ها بود این واقعیات زندگی را با یک داستان روان، سادهاما فانتزی به تصویرمی کشد.
نورا سید شخصیت اول داستان دختری 35 ساله ای است که به کرات در زندگی طعم تلخ ناکامی را چشیده است. کارش را از دست داده، به آ رزوهایش مثل قهرمان شنا شدن،یا تحصیل در رشته فلسفه نرسیده و،اتفافات ناخوشایندی مثل بهم خوردن ازدواجش، مرگ پدر اینها همه باعث می شوند که روز بروز ناامیدتر شود. تا اینکه شبی تصمیم می گیرد به زندگیش پایان دهد.

  • ۰ نظر
  • ۱۹ مرداد ۰۴ ، ۱۵:۵۴
  • * زنگــــنه *

عنوان کتاب:خدمتکار همه چیز را می بیند
نویسنده:فریدا مک فادن
مترجم: بهناز همتی
ناشر:نشر آذرگون
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
میلی و انزو (شخصیتهای کتاب های قبلی فریدا مک فادن) که هم اکنون ۱۱ سال از ازدواجشان گذشته و صاحب دو فرزند به نام های آدا و نیک هستند تصمیم می گیرند از آپارتمان کوچکشان در برانکس به خانه ای بزرگتر در محله ای در لانگ آیلند نقل مکان کنند.
آنها برای خریدن این خانه وام زیادی می گیرند و مجبورند بیشتر کار کنند.
در همان روزهای اول اسباب کشی میلی متوجه می شود همسایه هایشان کمی عجیب اند!

  • ۰ نظر
  • ۱۵ مرداد ۰۴ ، ۰۸:۳۵
  • * زنگــــنه *

 

عنوان: عروسی خدمتکار
نویسنده: فریدا مک فادن
مترجم: مریم علیزاده میلانلو
انتشارات:کتاب کوله پشتی

**********************

فریدا مک فادن که فکر می کند بعد از دو کتاب خدمتکار و راز خدمتکار یک حلقه اتصال برای رمان سومش به نام خدمتکار همه چیز را می بیند لازم دارد بنابراین داستان کوتاه عروسی خدمتکار را منتشر می کند."عروسی خدمتکار" داستانی کوتاه اما پر از هیجان است که به‌عنوان اتصال محتوایی و معنایی  میان دو رمان پرفروش "خدمتکار" و "راز خدمتکار" عمل می‌کند. این داستان در مورد عروسی میلی و انزو شخصیتهای کتابهای قبلی مک فادن است. در یک روز سرد زمستانی و دقیقا روز عروسی میلی کالووی داستان اتفاق می افتد؛ روزعروسی میلی کالووی همان ابتدا زیر سایه‌ی تهدیدی مرموز و خطرناک قرار می‌گیرد.

  • ۰ نظر
  • ۱۵ مرداد ۰۴ ، ۰۸:۲۱
  • * زنگــــنه *

عنوان کتاب: راز خدمتکار

نویسنده: فریدا مک فادن

مترجم: مریم علیزداده میلانلو

 ناشر: کوله پشتی

*********************


میلی کالوی شخصیت آشنای داستان قبلی فریدا مک فادن یعنی کتاب خدمتکار حالا در خانه شخصی به نام امبر دگرا کار می کند. اما امبر روزی که می بیند کودک خردسالش میلی را ماما صدا می کند، خشمگین می شود و او را اخراج می کند. میلی که حالا در آپارتمان کوچکی در محله ناامن برانکس ساکن است و دوباره تحصیلاتش را از سر گرفته برای گذران زندگی به کار نیاز دارد. بنابراین به استخدام شخصی ثروتمند بنام داگلاس گریک درمی آید شخصیتی مرموز با پنت هوسی بزرگ و پر از معما. وندی همسر داگلاس ظاهرا بیمار است و در اتاقی محبوس است و تمایل ندارد هیج کس را ببیند. میلی در مورد کار جدیدش در پنت هوس گریک ها به دوست جدیدش براک -که بعد از جدایی از انزو با او رابطه برقرار کرده است- اطلاعاتی می دهد. براک وکیل نسبتا ثروتمندی است که به میلی علاقمند است و دوس دارد با او زندگی و ازدواج کند. اما میلی هیچ چیز از سابقه گذشته و زندان رفتنش به براک نگفته و همیشه از گفتنش وحشت دارد بنابراین از او دوری می کند.
میلی بعد از چند بار کنجکاوی متوجه می شود   داگلاس، وندی را بشدت می زند و او را مجروح کرده به همین خاطر با وندی ارتباط می گیرد و به او قول می دهد او را از دست داگلاس نجات دهد.

  • ۰ نظر
  • ۱۵ مرداد ۰۴ ، ۰۷:۵۱
  • * زنگــــنه *

 

عنوان کتاب:خدمتکار
نویسنده:فریدا مک فادن
مترجم:مریم علیزاده میلانلو
ناشر:کوله پشتی

********************

میلی دختر جوانی است که بخاطر اتفاقی که در نوجوانی برای او افتاده، 10 سال در زندان بوده است. او بخاطر کمک به دوستش زمانیکه پسری قصد دست درازی به دوستش را داشت ناخواسته پسر را می کشد. الان بعد از 10 سال از زندان آزاد شده است. پدر و مادرش بعد از آن اتفاق او را رها کردند. او برای گذران زندگیش بدنبال کار است اما بخاطرسوء سابقه اش پیدا کردن کار دشوار است. سرانجام به عنوان مستخدم در خانه وینچسترها شروع به کار می کند.
نینا و اندرو به همراه دخترشان سیسیلیا در آن خانه زندگی می کنند. در همان روزهای اول میلی متوجه مشکوک بودن برخی اتفاقات می شود

  • ۰ نظر
  • ۰۵ مرداد ۰۴ ، ۲۲:۳۷
  • * زنگــــنه *
آخرین مطالب